نقاشان حرفه ای لزوما آنچه را که می بینند را بازنمایی محض نمی کنند. به طور معمول صرف نظر از اینکه چه سوژه ای جلوی آنهاست و یا از چگونه ابزاری بهره می برند، درک خود را از سوژه بر بوم خود پیاده سازی می کنند.
این مهارت همانند خواننده جوانی که با تمرین زیاد در طول سالها صدایش تربیت می شود. صد البته که پس از سالها تمرین و تجربیات فراوان کسب می شود. به طور کلی یک اثر نقاشی خوب مشخصه هایی دارد که در اینجا آنها را مورد توجه شما قرار می دهیم. این مقاله خیلی راحت میتونه بهتون کمک کنه که با موضوع نقاشی خوب آشنا بشین.
3 شاخصه مهم در نقاشی خوب
در ادامه به بررسی 3 شاخصه ای می پردازیم که باید برای تبدیل یک اثر به یک نقاشی خوب رعایت کرد.
1 . ایجاد یک نقطه مرکزی ( مرکز توجه )
این نقطه لازم نیست یک X بزرگ یا یک نقطه بر نقشه ای باشد. بلکه می تواند هر شکل و فرم و اندازه ای مانند یک تکه سطح نورانی، تکه ای رنگ یا ژستی اکسپرسیو در پیکر انسانی در ترکیب بندی شما داشته باشد. صرف نظر از نحوه خلق این نقطه، وظیفه آن ایجاد بخشی در ترکیب بندی است که اوج حرکت، جذب نگاه بیننده و یا تمرکز اثر در آنجا واقعشده است. در این اثر که خالق آن یوهانس ورمیر Johannes Vermeer می باشد، نقطه کانونی چیزی به جز یک نگاه و دو دست که به ظرافت تمام اجرا شدهاند نیست.
2 . لایه های رنگ
در بحث نقاشی، اولین مقوله مورد نظر همگان ” رنگ” است. این رنگ ها هستند که می توانند یک اثر را آرام، پر از هیجان، پویا یا ایستا ارایه کنند. این مساله نه تنها در نتیجه انتخاب رنگها بلکه در نتیجه گونگی نشستن رنگ ها در کنار یکدیگر و تنالیته های آن ها است. به طور مثال قرار گیری رنگ های گرم و سرد به کار بردهشده در آسمان در کنار یکدیگر حس فضا و اتمسفر را – بیشتر از استفاده از تنها یک رنگ _ ایجاد می کند. در اثر متعلق به پیکاسو، با اینکه رنگ ها بسیار خاموش هستند. اما تنوع رنگی زیادی را در آنها شاهد هستیم که حالت آرامش و درونگرایی القا شدهاست.
3 . استفاده از جهت رنگ های مختلف
در شمار بسیاری از نقاشی های بزرگ، با وجود واقع گرایانه بودن اثر، ضربه های قلم مو به وضوح دیدهمیشوند. و نشان می دهد که چگونه ان اثر نقاشی شدهاست. مقایسه ای گذرا فی ما بین آثار ون گوگ و یان وان آیک می تواند گویای چگونگی شکل گیری هر دو اثر باشد. مسیر حرکت رنگ بر قلم مو و از قلم مو به بوم، بیانیه ای بسیار حایز اهمیت درباره اثر است. شما می توانید از قلم مو به صورت “آگاهانه” در جهات مختلف و در زوایای مختلف استفاده کنید. در اثر بالا ” ادوین آستین ابی Edwin Austin Abbey ” کنتراست ها را توسط استفاده از قلم مو در زوایای قطری سطوح و خطوط مورب ایجادشده با ضربه های قلم مو بوجود آوردهاست. اگر می خواهید بدانید چگونه اثر خود را جذاب تر کنید حتما مقاله چگونه به جذابیت اثر خود بیافزاییم ؟ را مطالعه کنید.
سوالات متداول
ایجاد یک نقطه مرکزی (مرکز توجه)
لایه های رنگ
استفاده از جهت رنگ های مختلف
ایجاد بخشی در ترکیب بندی که اوج حرکت، جذب نگاه مخاطب و یا تمرکز اثر در آنجا واقع شده است.
رنگ ها می توانند یک اثر را آرام و پر از هیجان و پویا نشان دهند یا در نقطه مقابل آن را بی حرکت یا ایستا نشان دهند.
پایان مقاله نقاشی خوب